۱۳۸۸ آبان ۸, جمعه

نوشتم برای چیزی که نداریم


روزي روزگاري نويسنده جواني از جرج برنارد شاو پرسيد؛ «شما براي چي مي نويسيد استاد؟»

برنارد شاو جواب داد؛ «براي يک لقمه نان.»

پسره بهش برخورد. پس توپيد که؛ «متاسفم. برخلاف شما ما براي فرهنگ مي نويسيم.»

برنارد شاو گفت؛ «عيبي ندارد پسرم. هر کدام از ما براي چيزي مي نويسيم که نداريم.»

هیچ نظری موجود نیست: