نادر شاه در نبرد با افاغنه مردي را ديد كه با دو شمشير در دستانش دلاورانه نبرد ميكند .
پس از نبرد وي را خواست و گفت اي ذواليمينين اهل كجائي گفت از روستائي به نام گز* از قصبات اصفهان . گفت تو در هنگام هجوم افاغنه نبودي كه اصفهان را تصرف كردن
د مرد با قامتي ايستاده و صداي رسا گفت من بودم اما شما نبوديد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر