۱۳۸۸ شهریور ۱۳, جمعه

گردو و مرگ


روزی ملا نصرالدین گردویی پیدا کرد و سنگی برداشت و محکم زد روی گردو که آن را بشکند و بخورد؛ اما گردو از زیر سنگ در رفت افتاد گوشه ای.

ملا نصرالدین با تعجب به گردو نگاه کرد و گفت :

عجیب است که همه از مرگ فرار می کنند ؛ حتی این موجود قلقلی

هیچ نظری موجود نیست: