۱۳۸۸ مرداد ۱۶, جمعه

حکایت قورباغه ها


مارها قورباغه ها را می خوردند و قورباغه ها غمگین بودند .
قورباغه ها به لک لک ها شکایت کردند .

لک لک ها مارها را خوردند و قورباغه ها شادمان شدن.
لک لک ها گرسنه ماندند و شروع کردن به خوردن قورباغه ها .

قورباغه ها دچار اختلاف دیدگاه شدند .
عده ای از آن ها با لک لک ها کنار آمدند و عده ای دیگر خواهان بازگشت مارها شدند .

مارها بازگشتند و همپای لک لکها شروع به خوردن قورباغه ها کردند .

حالا دیگر قورباغه ها متقاعد شدند که برای خورده شدن به دنیا آمده اند .

تنها یک مشکل برای آنها حل نشده باقی مانده است ،اینکه نمی دانند توسط دوستانشان خورده می شوند یا دشمنانشان .

هیچ نظری موجود نیست: